پیشیانه

تو چه می دانی پیشی کیست...!

پیشیانه

تو چه می دانی پیشی کیست...!

تردید ...

   تردید می کُشد - در فاصله ی بی انتهای این چند نقطه ...  تردید را بکُش!

نظرات 6 + ارسال نظر
مهدی پژوم دوشنبه 9 آبان‌ماه سال 1390 ساعت 04:25 ب.ظ http://mahdipejom.blogsky.com

سلام پیشی خان...
ایمان... تنها ایمان نجات بخش است...

رضا فتوحی دوشنبه 9 آبان‌ماه سال 1390 ساعت 11:32 ب.ظ http://negasht.blogsky.com

گاه تردید را کشته ام و چندی بعد دوباره زنده شده و ویرانم کرده....

پس بازکش این اژدهای بدکار را!

پریسا جمعه 13 آبان‌ماه سال 1390 ساعت 01:01 ب.ظ http://www.parisaeftekhar.blogfa.com

رجوع و کنکاش در اعماق دل و جانم همیشه به عبور از این تردید ها به من کمک کرده البته اهل منطق می گن باید به عقل واگذارش کرد شاید هم ین درست باشه ولی در مورد من یکی که اینطور نبوده

مهدی پژوم چهارشنبه 18 آبان‌ماه سال 1390 ساعت 12:05 ب.ظ http://mahdipejom.blogsky.com

سلام پیشی خان...
سخنی بگو رفیق. سطری سیاه کن...

محسن باقرلو پنج‌شنبه 19 آبان‌ماه سال 1390 ساعت 12:05 ق.ظ

http://delzendeha.blogfa.com/post-580.aspx

از خاک کمتریم پنج‌شنبه 26 آبان‌ماه سال 1390 ساعت 05:38 ب.ظ http://dusty.blogsky.com/

بکش..البته اول العلم معرفت الجبار را گفته اند... و البت پیش زمینه معرفت شک است..از این گونه تردید را زنده داریم...اما ایمان که آمد در پی معرفت، خود کشته می شود: تردید..به گمانم

پیش زمینه ی علم شک است نه تردید ... شک یعنی درستی آن چه هست یا آن چه باید را زیر سوال ببری، تردید یعنی در شک دائم بمانی بدون این که راه حلی برای گذر از آن یافته باشی که اضطراب این موقعیت است که می کشد!

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد